ناگهان برتو درآید و نفست راببرد
دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۰۳ ب.ظ
یادش بخیر آن وقت ها که ابتدایی بودم دفتر هایم ساده بودند و خط کشی نداشت . و من با مداد و یا خودکار قرمز ( البته بیشتر خودکار ) با وسواس زیاد شروع به خط کشی دفترم میکردم . اگر خط را کج میکشیدم خط بعدی را هم کج میکشیدم که مثلا مشخص نباشد اما کمی که به دفترم نگاه میکردم کج بودن خطش ذهنم را مشغول میکرد و باخودم میگفتم که دفترم دیگر مثل اول مرتب نیست و برگه دفترم را پاره میکردم . و دوباره ازاول خط میکشیدم . حالا این شده حکایت این روزهای من ...کاش میشد و یاد میگرفتم که تا فرصت هست مثل همان دفترم اشتباهاتم را پاره کنم و ازاول شروع کنم . اما افسوس که هیچ وقت این را نفهمیدم و یاد نگرفتم و عوض اینکه بهتر شوم بدتر شدم
۹۵/۰۴/۲۸