لب خاموش نمودار دل پرسخن است

کامنت ها تایید نمیشود . امانت میماند پیش خودم

پشتیبانی

بایگانی

چاره ای باید اندیشید

دوشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۲۱ ب.ظ
به دنبال کارهایم به بیرون ازمنزل میروم . هوای پاییزی و غروبش چنگی به دل نمیزند ، آخر هیچ وقت نتوانستم رابطه ی صمیمانه ای با پاییز برقرارکنم . کیفم رو روی شانه ام جابه جا میکنم و همینطور که میروم سر راهم کارها و خرید هایی را که لازم دارم ، تهیه میکنم . تاکسی میرسد سوارمیشوم چند ایستگاه که میگذرد جمعیت زیادی را میبینم که  اعتراض کنان و با صدای بلند حرف میزدند همه شاکی و ناراحت ! ماموران شهرداری و نیروی انتظامی هم بودند متوجه شدم ماشین هایی که در گوشه ای از میدان جمع میشدند و میوه و سبزی و سیب زمینی و پیاز و هرانچه که معمولا مردم هرروز نیاز دارند و تهیه میکند آن هم به دلیل کیفیت خوب و قیمت مناسبش استقبال خوبی ازآنها میشد ، را درحال جمع آوری هستند میوه ها و سبزی اایی که همان هارا من در محله ی خودمان با دو یا سه برابر قیمت دیده ام که میفروشند اما کیفیت همان کیفیت بود و هیچ تفاوتی نداشت خلاصه همگی اعتراض میکردند که ازاینجا به هرجای دیگری برویم بازهم شمامیاید و بساطمان را جمع میکنید . هرچقدر داد میزدند به آنها حق میدادم . حق داشتند که داد بزنند و اعتراض کنند چونکه من خودم میدیدم که در گرما و سرما این بنده های خدا مشغول کار هستند . زمستان ها از سرما گاهی دست هایشان سرخ میشد و دستشان را برروی هیزم هایی را که در کنارشان روشن میکردند نگه میداشتند تا که گرم شود . ازآن طرف تابستان ها حتی در اوج گرما که هرکسی در خانه ی خودش زیر باد خنک کولر دراز کشیده و مشغول استراحت است آنها دادمیزدند که بدو بیا بدوبیا حراج شد . برای چه؟ تنها برای اینکه یک لقمه نان حلال برسر سفره هایشان ببرند تا که شب برمیگردند شرمنده خانواده نباشند . آن وقت مسئولین بجای اینکه درنقاط پررفت و آمد شهر و استان مکانی را به صورت غرفه هایی برای این ماشین دارها که توانایی تهیه مغازه و خرید آن را ندارند  در نظر بگیرند حتی کرایه ای هم ازآنها بگیرند  تا که بازار روزی هم بشود که هم آنها مکانی ثابت داشته باشند و هم اینکه باعث ترافیک و مشکلاتی که ایجاد میشد نشوند و هم اینکه مغازه دار ها حساب کار دستشان بیاید و هرقیمتی که میخواهند جنسشان را به مردم قالب نکنند . میایند و صورت مسئله را پاک میکنند و به کل بساطشان را جمع میکنند و شب هم با خیال راحت برمیگردند و انگار نه انگار که نان یک عده را در آن روز آجر کرده اند .
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۵
holy mind

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
http://online.1abzar.com/user.php?admin=39542&ref=http://http://nemodar.blog.ir/

پشتیبانی

​ ​