صفحه های سفید بی آزار
پنجشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۰۹ ب.ظ
برای پانزده همین بار است که مینویسم و پاک میکنم وبلاگ را به روز میکنم و مطلب را حذف میکنم .گاهی حس می کنم حرف هایی هست که باید به کسی بزنم ولی گمانم صفحه های سفید گوش های شنوا تری دارند خیلی وقت است که دردفتر خاطراتم هیچ ننوشتم و شرح حال نویسی را هم کلا یادداشت نکردم ..نمیدانم علت چیست ؟! یعنی میدانم اما خودم را گول میزنم میخواهم ندانم ، نفهمم ، نشنوم . بنظرم همین صفحه های سفید بی آزاراز خیلی از اطرافیان و آدمها بهترند صفحه های سفید بی آزاری که هزاران سال است گوششان بدهکار حرف هایی است که هیچ بنی بشری ساز شنیدنشان را کوک نکرده است ... آدمها....این غریبه های آشنا ... مدت هاست تکاپویی برای مهرورزی ندارند....................................................+ واژه هایی که فراتر از معانی متجلی می شوند و تا بی نهایت به درازا می کشند ... این حرف ها تنها می مانند در سکوت زندگی می کنند و تنها در نگاه امتداد میابند ... همیشه حرف هایی هست برای نگفتن وارزش هرکس به اندازه حرف های است که برای نگفتن دارد.++ بسی آهنگ تنهایی لیلا ازعلیرضا قربانی را دوست دارم .
۹۴/۰۶/۰۵