بدون ویرایش ، بدون تعارف
جمعه, ۸ آذر ۱۳۹۸، ۰۱:۰۵ ب.ظ
حدود یک ماه پیش اتفاقی این فایل صوتی از آقای کیا رستمی را شنیدم با خودم فکر کردم که هر انسانی باید تنهایی زندگی کردن را یاد بگیرد . اینطور که بلد باشی از تنهایی ات لذت ببری، شادی کنی، تسلا بیابی و برای تمام سوال هایت راه حل داشته باشی. این بود که تصمیم گرفتم تصفیه کنم، فکر کردم به جای اینکه هزار جا دنبال آرامش بگردم، یک جایی توی وجود خودم پیدایش کنم . یک جور آرامشی، که هیچ چیزی خرابش نکند. که در بدترین لحظه ها و دلتنگی ها خودت را بغل کنی و فکر کنی تمام میشود، میگذرد. لذا دور شدم، یک عالم دور شدم . از خیلی چیزها، از خیلی از آدم ها، از نوشتن، از گفتن از حرف زدن و ...
هنوز نمیدانم میخواهم چه چیزی را به خودم ثابت کنم، شاید خیلی چیزها را خراب کنم ، اما فکر میکنم هر آدمی، گاهی نیاز دارد فقط خودش باشد و خودش. برای پیدا کردن آن چیزهایی که آرام ترش کنند، آدم گاهی حق دارد خودخواه باشد، خودش را دوست داشته باشد، برای خودش خوراکیهای خوشمزه بخرد، خودش را خوشحال کند، با خودش آشتی کند.
تصمیمم باعث شده یک جورهایی واقع بین تر شوم . چرا که زندگی آرام جریان دارد برای خودش اما من دیگر خیلی آن بالاها پرواز نمیکنم، سعی میکنم با همین جریان آرام کنار بیایم، یک جوری که برایم لذت بخش باشد. .حتی با کار های ساده مثلا کم تر سخت می گیرم به خودم، کمتر توقع دارم از آدمهای دور و برم، کمتر می رنجم. خلاصه اینکه آدمی که الان دارد اینها را مینویسد همان آدم یک سال پیش نیست . شاید خیلی ها از بیرون نفهمند، اما مهم نیست :)