لب خاموش نمودار دل پرسخن است

کامنت ها تایید نمیشود . امانت میماند پیش خودم

پشتیبانی

بایگانی

۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

درسکوت ما صدا میاید از دیوار ها

سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۵۱ ب.ظ
شاید روزه ی سکوتبر منحلال باشد!مدت هاستاز حرف زدنعاقبتِ خوشی نمی بینم! + التماس دعا ازهمگی دوستان : )
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۵۱
holy mind

خر ما از کرگی دم نداشت

سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۵۰ ب.ظ

بد شانسی چیست ؟بدشانسی یعنی اینکه تا ساعت 3 نصفه شب پای درس های تلنبار شده ات باشی و درس بخوانی بعد همینکه دیگر مغزت توان نداشت و ازسر بیکاری شروع به آرایش کردن خود شدی مادرت از در با یک بشقاب میوه و بیسکویت وارد شود ونگاه عاقل اندر عقب مانده ای به تو بیندازد و بگوید وقت کردی درس هم بخوانی بد نیست و با تکان دادن سر که حکایت از تاسف خوردن داشت اتاق را ترک نماید 

 + یک دقیقه قبلش میامد میدید که بنده درس مبخواندم به جان خودش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۵۰
holy mind
شرح عکس و چرایی انتخابش بماند. + عنوان از سجاد رشیدی پور
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۴۷
holy mind

فیلم آموزشی

سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۴۶ ب.ظ
حرفی ندارم در مورد اینکه چرااین پست را ثبت کردم . یعنی حرف ها بسیار است اما نمیتوانم چیزی بنویسم فقط میتوانم بگویم که متاسفانه با توجه به وضعیت موجود باید حواس خود را خیلی جمع کنیم . همیشه پیشگیری بهتر از درمان است . گاهی سهل انگاری ها که از جانب خانواده خصوصا مادر صورت میگیرد اتفاقات این چنینی را هم دنبال دارد . فقط بعد از دیدن این کلیپلطفا در صورت امکان نشر دهید کلیک
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۴۶
holy mind

خوابم میاید عنوان ندارم

سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۴۵ ب.ظ

تمام عکس های شخصی اعم از سلفی ، پرتره ، مدلینگ ، باحجاب ، بی حجاب ، خوابگاهی، دانشگاهی ، دبیرستان و حتی آنهایی را که در خواب ناز تشریف داشتم و برادرم ازمن گرفته بود و داخل تبلت و موبایل همایونی بود را به لب تاب انتقال دادیم که مثلا اگر تبلتمان و یا گوشیمان به سرقت رفت ، خیالمان تقریبا  راحت باشد . عکس هابرروی دسکتاپ بود تا که به هارد انتقال پیدا کنند اما دو روز پیش ویندوز پرید و تمام عکس های بنده نیز به همراهش پرید  الان بنده پاک پاکم دریغ از یک عکس شخصی  . ازطرفی هم بسکه هزار الله اکبر گوشی بنده زنگ خور و اس ام اس خور ندارد که گوشیمان نمیدانیم کجاست ؟ دوعدد از کتاب های عزیز هم خوابگاه جا گداشته ام  گزارش کارورزی را هنوز کامل  ننوشته ام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۴۵
holy mind

شاید همان حس ششم است

سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۳۹ ب.ظ
هر چند وقت یک بار چنین حالتی به من دست میدهد . نمیدانم دقیقا اسمش چیست یابه این حالت چه میگویند اما تقریبا یک ماهی است که هراتفاقی که میخواهد بیفتد ، بسته به اهمیتش قبل ازاینکه اتفاق بیفتد مطلع میشوم . ( خودم هم نفهمیدم چه گفتم ! )در ذهنم یک سری کلید واژه پیدا میشود .مثلا یک هفته پیش یک لحظه قیافه ی یک شخص در نظرم آمد کلماتی که درذهنم تداعی میشد را کنار هم چیدم و به یک نتیجه رسیدم . دو روز بعد همان شخص را دیدم با همان نوع برخورد ، محل و حتی افتادن سویچ از دستش که ازقبل در ذهنم دیده بودم .وهمینطور همان حرفایی که در ذهنم امده بود را زد و رفت .حرفا هایش برایم تکراری بود چون از قبل میدانستم که چه میخواهد بگوید و در ذهنم شنیده بودم امروز هم که برادرم با مادرم مشغول صحبت بود و یک لحظه انگار کسی در گوشم بگوید اسم مجید را شنیدم .ناخودآگاه بدون اینکه بخواهم بپرسم ، گفتم مامان مجید کی بود ؟درصورتی که اصلا اسمی از مجید درگفتگوهای این دو بکار نرفته بود .و برادرم باتعجب نگاهم کرد و گفت : برات تعریف کردم ؟گفتم نه !گفت پس مجید رو چطور فهمیدی ؟ میشناسی ؟گفتم نمیدونم همینطوریگفت : مجید همونیه که کار روانجام داد : | باز تو حدس زدی ؟!!  + هوا بس ناجوانمردانه گرم است  امروز نزدیک بود از گرما بتوقم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۹
holy mind
http://online.1abzar.com/user.php?admin=39542&ref=http://http://nemodar.blog.ir/

پشتیبانی

​ ​