لب خاموش نمودار دل پرسخن است

کامنت ها تایید نمیشود . امانت میماند پیش خودم

پشتیبانی

بایگانی

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

تولدم مبارک

پنجشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۴۱ ق.ظ

نه  این‌که بحثِ شکسته‎‌نَفسی و تواضع و این حرف‌ها باشد، نه والله ولی گویا عُمده‌ی متولدینِ بهمن ماهی بدون در نظر گرفتن جنسیت، بسیار مهربان و تو دل برو تشریف دارند و میانه‌ی چندانی با تولد و کیک و سورپرایز و بریز و بپاش ندارند. من به نمایندگی آن‌ها اگر بخواهم چیزی بگوم باید عرض کنم که؛ چون می‌پنداریم همچین تُحفه‌ای هم نیستیم که فکر کنیم حالا یک جای آسمان سوراخ شده و ما افتخار دادیم به ساکنینِ زمین‌ و به آن ملحق شدیم ، بنطر خودم به‌دنیا هم نیامده بودیم زمین چیزی کم نداشت.

بهرحال عدد و رقم بهانه‌ است، اما یاداوری اتفاقات گذشته و حال و فکر به آینده واقعیتی است که گذر زمان را بدجور به رُخ می‌کشد که آی فلانی، یک‌سال دیگه هم گذشت این را وقتی عکس و فیلم تولد پارسالم را درخوابگاه نگاه کردم و پست سال قبل را خواندم برایم تداعی شد . و خب این‌بار هم یک سال دیگر گذشت. در کنار همه‌ی شما خوبان، یک سال دیگه را رَج زدم با همه‌ی خاطراتِ تلخ و شیرینش که انصافاً تعدادِ آدم‌ها، اتفاقات و خاطرات خوبش خیلی بیشتر از تلخی و کدورت‌ها بود.

امیدوارم این قافله‌ی عمر تا هر جایی که قراره است برود، هرچند پُر شتاب ، کیفی باشه نه کمی. امیدوارم بتوانم از همه‌ ی شما و اطراافیانم بیشتر یاد بگیرم و زندگی را بیشتر تجربه کنم و گَردی از خاطراتِ خوب به‌جا بگذارم. البته اگر به اندازه‌ی ذره و گردی، خوب باشم.  

 

+ خوشحالی یعنی جمعه عازم مشهد باشی :)

++ لایق باشم بیاد تک تک دوستان هستم :) حلال بفرمایید 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۴۱
holy mind

اصلا روزهای امیدوار کننده ای از لحاظ عاطفی ندارم.۳ نفر از دوستانم زنگ زدند و رسما اعلام کردند که آخرین تماسشان است و دیگر هیچ وقت نمی خواهند زنگ بزنند چون از رابطه ی یک طرفه خسته شدند.یکی از دوستانم در جواب پیامک من به ایشان از کوره در رفت و گفت دیگر باتو کاری ندارم و بعد از ان هرچند من باایشان تماس گرفتم و قصد برطرف کردن سو تفاهم را داشتم جوابی نداد. درست است که گاهی اوقات سو تفاهم پیش میاید ولی خدایا چه قدر خودخواهی می خواهد که آنها خودشان را جای من میگذارند و حکم را صادر می کنند.من هم دیگر نه دلیلی برای دفاع دارم و نه حالی.اگه کسی دوست من است حق ندارد مرا فقط از روی تماس تلفنی یا یه دعوت و یه دیدار قضاوت کند و متهمم کند به خودخواهی و فراموشی و بی تفاوتیو صد البته بی احساسی .من دوستانم را دوست دارم. تعدادشان زیاد نیست و دارد کم تر هم می شود و نمی خواهم تلاش کنم که از دستشان ندهم.چرا که تلاشم بی فایده است کمااینکه قبلا هم برایش توضیح دادم که بی خبریم دلیل بر بی وفایی و فراموش کردنت نیست . اما نخواست که قبول کند . بنظرم اگر کسی واقعا دوست است ، نباید با دوبار جواب ندادن پیامکش قهر کند . تا حالا به یاد ندارم گوشی را برداشته باشم و از کسی گله کرده باشم که نامرد کجایی؟چرا حالی نمی پرسی و لذت یک مکالمه را با ردیف کردن جمله های اعتراضی بی خود ضایع کنم.جز اینکه آنقدر بااو شوخی کردم که تلفن را در نهایت با قهقهه زدن قطع کرده است اما می ترسم وبلاگم هم به این سرنوشت دچار شود.قضاوت. 

 

+ اینکه مرا بدون هیچ دلیلی بی وفا و بی احساس ( چیزی که واقعا نیستم ) خطاب کنند خوشایندم نیست ، حداقل حرفشان دلیل داشته باشد کمتر ناراحت میشوم .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۰۵
holy mind
http://online.1abzar.com/user.php?admin=39542&ref=http://http://nemodar.blog.ir/

پشتیبانی

​ ​