لب خاموش نمودار دل پرسخن است

کامنت ها تایید نمیشود . امانت میماند پیش خودم

پشتیبانی

بایگانی

اصلا روزهای امیدوار کننده ای از لحاظ عاطفی ندارم.۳ نفر از دوستانم زنگ زدند و رسما اعلام کردند که آخرین تماسشان است و دیگر هیچ وقت نمی خواهند زنگ بزنند چون از رابطه ی یک طرفه خسته شدند.یکی از دوستانم در جواب پیامک من به ایشان از کوره در رفت و گفت دیگر باتو کاری ندارم و بعد از ان هرچند من باایشان تماس گرفتم و قصد برطرف کردن سو تفاهم را داشتم جوابی نداد. درست است که گاهی اوقات سو تفاهم پیش میاید ولی خدایا چه قدر خودخواهی می خواهد که آنها خودشان را جای من میگذارند و حکم را صادر می کنند.من هم دیگر نه دلیلی برای دفاع دارم و نه حالی.اگه کسی دوست من است حق ندارد مرا فقط از روی تماس تلفنی یا یه دعوت و یه دیدار قضاوت کند و متهمم کند به خودخواهی و فراموشی و بی تفاوتیو صد البته بی احساسی .من دوستانم را دوست دارم. تعدادشان زیاد نیست و دارد کم تر هم می شود و نمی خواهم تلاش کنم که از دستشان ندهم.چرا که تلاشم بی فایده است کمااینکه قبلا هم برایش توضیح دادم که بی خبریم دلیل بر بی وفایی و فراموش کردنت نیست . اما نخواست که قبول کند . بنظرم اگر کسی واقعا دوست است ، نباید با دوبار جواب ندادن پیامکش قهر کند . تا حالا به یاد ندارم گوشی را برداشته باشم و از کسی گله کرده باشم که نامرد کجایی؟چرا حالی نمی پرسی و لذت یک مکالمه را با ردیف کردن جمله های اعتراضی بی خود ضایع کنم.جز اینکه آنقدر بااو شوخی کردم که تلفن را در نهایت با قهقهه زدن قطع کرده است اما می ترسم وبلاگم هم به این سرنوشت دچار شود.قضاوت. 

 

+ اینکه مرا بدون هیچ دلیلی بی وفا و بی احساس ( چیزی که واقعا نیستم ) خطاب کنند خوشایندم نیست ، حداقل حرفشان دلیل داشته باشد کمتر ناراحت میشوم .

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۱۶
holy mind

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
http://online.1abzar.com/user.php?admin=39542&ref=http://http://nemodar.blog.ir/

پشتیبانی

​ ​