لب خاموش نمودار دل پرسخن است

کامنت ها تایید نمیشود . امانت میماند پیش خودم

پشتیبانی

بایگانی

پیروزی یعنی همین

دوشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۴۴ ب.ظ
دوست دیرینه اش در وسط میدان جنگ افتاده بود ، میتوانست بیزاری و نفرتی که ازجنگ تمام وجودش را فراگرفته بود را حس کند.سنگر آنها توسط نیروهای بیشماری ازدشمن محاصره شده بود .سرباز به ستوان  گفت :  آیا امکان دارد خودش را به منطقه مابین سنگرهای دشمن برساند و دوستش را که در آنجا زخمی افتاده بیاورد؟ ستوان گفت : میتوانی بروی اما فکر نکنم کارت ارزشی داشته باشد چرا که دوست تو احتمالا مرده و تو فقط زندگیت  را به خطر میندازی ! سرباز حرف های ستوان راشنید اما تصمیم گرفت خودش را به دوستش برساند . به سختی خودش را به دوسش رساند . اورا روی شانه اش گذاشت و دوباره به سمت سنگرهایشان برگشت . ترکش های زیادی به بدن دوستش اصابت کرده بود . وقتی دومرد باهم برروی زمین سنگر افتادند ، فرمانده اش گفت : گفتم که تنها زندگی ات را به خطر میندازی . دوست تو مرده ، و روح و جسم تو هم زخمی شده . سرباز گفت : ولی ارزشش را داشت .ستوان پرسید : منظورت چیست ؟ اوکه مرده سرباز گفت : بله قربان ! اما این کار ارزشش را داشت چرا که وقتی به اورسیدم زنده بود و گفت : میدانستم که می آیی ! + بنظر من همیشه نتیجه مهم نیست . کاری که تو ازسر عشق و علاقه انجام میدهی مهم است . مهم آن کسی یا آن چیزی است که تو برایش کاری را انجام میدهی . پیروزی از نظر من یعنی همین !
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۱۰
holy mind

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
http://online.1abzar.com/user.php?admin=39542&ref=http://http://nemodar.blog.ir/

پشتیبانی

​ ​